جدول جو
جدول جو

معنی پول خرد - جستجوی لغت در جدول جو

پول خرد
پول فلزی کم ارزش، سکه
تصویری از پول خرد
تصویر پول خرد
فرهنگ فارسی عمید
پول خرد
(لِ خُ)
پول خرده. پول سیاه. پشیز
لغت نامه دهخدا
پول خرد
پول خرده پول سیاه پشیر
تصویری از پول خرد
تصویر پول خرد
فرهنگ لغت هوشیار
پول خرد
۱ـ دیدن پول خرد در خواب، نشانه انجام کارهایی مشقت بار و سخت است و همچنین نارضایتی دوستان از شما، ۲ـ گم کردن پول خرد در خواب، نشانه شکست خوردن و تسلیم حرف دیگران شدن است. ، ۳ـ پیدا کردن پول خرد در خواب، نشانه پیشرفتن امیدها و آرزوهای شما به شکل دلخواه است. ، ۴ـ شمردن پول خرد در خواب، نشانه انضباط و صرفه جویی شما در زندگی است.
فرهنگ جامع تعبیر خواب

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیر خرد
تصویر پیر خرد
عقل کل، فرد کامل، مرد دانا و عاقل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سال خرد
تصویر سال خرد
دختر یا پسر که کمتر از پنج سال داشته باشد، تحویل سال، هنگام تحویل سال، گردش سال، برای مثال گریان به یاد روی تو رفتم ازاین جهان / چو طفل سال خرد که گریان به خواب شد (محمدقلی سلیم - لغتنامه - سال خرد)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پول زرد
تصویر پول زرد
کنایه از سکۀ طلا، پول طلا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از اهل خرد
تصویر اهل خرد
مردم خردمند، صاحبان خرد، مردمان عاقل، خردمندان، البّاء، ذوی الالباب، ذوی العقول، اولوالالباب، اهل عقول برای مثال بزرگش نخوانند اهل خرد / که نام بزرگان به زشتی برد (سعدی - ۸۵)
فرهنگ فارسی عمید
(خُ)
قلب خردسال. (آنندراج) :
گریان بیاد روی تو رفتم از این جهان
چون طفل سال خرد که گریان بخواب شد.
محمد قلی سلیم (از آنندراج).
، کنایه از کهنه و دیرینه و پیر:
چنارسال خرد و سرو نوخیز
بهم نشناختی بیننده ای نیز.
عرفی (از آنندراج).
رجوع به سالخورده شود
لغت نامه دهخدا
(رِ خِرَ)
عقل. عقل کل. فرد کامل. مرد هنر. (آنندراج). مرد دانا و عاقل:
درین چمن که گلش پیش خیز صبحدم است
بشرع پیر خرد خواب صبح عصیان است.
دانش (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(خُ رَ)
موضعی نزدیک ابوبکرآباد موغان آذربایجان. (تاریخ غازان خان ص 88)
لغت نامه دهخدا
(پُ خُ دَ)
نام دیهی در استراباد رستاق. (مازندران و استراباد تألیف رابینو ص 127)
لغت نامه دهخدا
(اَ لِ خِ رَ)
خردمند. باخرد. عاقل:
کجا عقل یا شرع فتوی دهد
که اهل خرد دین به دنیی دهد.
سعدی.
بزرگش نخوانند اهل خرد
که نام بزرگان بزشتی برد.
(گلستان)
لغت نامه دهخدا
(لِ زَ)
پول از طلا. رجوع به پول شود
لغت نامه دهخدا
(وِ خَ)
آنکه پول خود را بیهوده خرج کند. اسراف کار. مسرف. باددست
لغت نامه دهخدا
(عَ)
دهی از بخش ایذه که در شهرستان اهواز واقع است و 120 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پر خرد
تصویر پر خرد
بسیار زیرک و عاقل پر عقل پر شعور مقابل کم خرد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بول خر
تصویر بول خر
خریشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ول خرج
تصویر ول خرج
ولگسار هرزگسار آنکه پول خودرا بیهوده خرج کند اسراف کار مسرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیر خرد
تصویر پیر خرد
فرد کامل، عقل کل، مرد دانا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پوز خند
تصویر پوز خند
لبخندی که بقصد انکار تحقیر یا استهزا زنند پوز خنده پوزه خند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ول خرج
تصویر ول خرج
((وِ. خَ))
آن که پول خود را بیهوده خرج کند، مسرف
فرهنگ فارسی معین
به وسیله ی پول، به کمک پول به انجام امور توفیق یافتن
فرهنگ گویش مازندرانی
از مزارع دهستان چلاو آمل
فرهنگ گویش مازندرانی
نیم خور غذای پس مانده، دسر خوراک بعد از غذا
فرهنگ گویش مازندرانی
آدم موذی، آب زیرکاه
فرهنگ گویش مازندرانی
خرلنگ، که در مقام توهین به افراد لنگ گفته شود
فرهنگ گویش مازندرانی